برچسب : نویسنده : یاسمین yaasii بازدید : 186
مادرم بعد از یک بیماری طولانی سه ساله، هفته پیش درگذشت و در طول آن سه سال، حقوق
بازنشستگیاش کفاف مخارج سنگین درمانش را نمیکرد؟ زود قضاوت کردید؟
مسئول خیریه: (با کمی شرمندگی) نه، نمیدانستم. خیلی تسلیت میگویم.
وکیل: آیا در تحقیقاتی که در مورد من کردید فهمیدید که برادرم در جنگ هر دو پایش را از دست
داده و دیگر نمیتواند کار کند و زن و 5 بچه دارد و سالهاست که خانه نشین است و نمیتواند از
پس مخارج زندگیش برآید؟زود قضاوت کردید؟
مسئول خیریه: (با شرمندگی بیشتر) نه . نمیدانستم. چه گرفتاری بزرگی ...
وکیل: آیا در تحقیقاتتان متوجه شدید که خواهرم سالهاست که در یک بیمارستان روانی است و
چون بیمه نیست در تنگنای شدیدی برای تأمین هزینههای درمانش قرار
دارد؟ زود قضاوت کردید؟
مسئول خیریه که کاملاً شرمنده شده بود گفت: ببخشید. نمیدانستم اینهمه گرفتاری
دارید ...
وکیل: خوب. حالا وقتی من به اینها یک ریال کمک نکردهام شما چطور انتظار دارید
به خیریه شما کمک کنم؟
باز هم زود قضاوت کردید؟؟؟؟
برچسب : نویسنده : یاسمین yaasii بازدید : 188
برچسب : نویسنده : یاسمین yaasii بازدید : 137
برچسب : نویسنده : یاسمین yaasii بازدید : 168
یه سلام ساده انگار
سرنوشتمو عوض کرد
نمی دونم که چی می شه
توی این روزهای دلسرد
تو آتیش اشتباهم
بی صدا دارم می سوزم
می تونی منو ببخشی
اگه یادمی هنوزم
بی تو دلگیرم و خسته
glass life...
برچسب : نویسنده : یاسمین yaasii بازدید : 177
برچسب : نویسنده : یاسمین yaasii بازدید : 153
و چه ساده بودم من که تا تیتراژ پایانی به پای تو نشستم
برچسب : نویسنده : یاسمین yaasii بازدید : 145